پيام

نگارستان خيال
94/8/26

+ *صداي سنج و دف و بوي سيب مي آيد ...* دوباره حال و هوايي غريب مي آيد *براي گريه ... بها ، نه.... بهانه ميخواهم ....* به سر توان و طاقت و صبر و شکيب مي آيد سوار بال نسيم .. *غروب عاشورا .... غبار غربت "شيب خضيب " مي آيد ..* ز گوشه گوشه اين دشت پر بلا اکنون ... *صداي ناله ي "امن يجيب " مي آيد ....* . *متن :نگارستان خيال *

نگارستان خيال 102/5/20

@};-

سپاسگزارم @};-

بسيار عالي

خيلي زيبا بود... احسنت اجرکم عندالله@};-

متشکرم خواهر شبستان گرامي و محدثه خانم عزيز

@};- @};- @};- @};- @};-

@};- صداي ناله ي "امن يجيب " مي آيد ....

@};- @};- @};- @};- @};-

@};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-

*-غبار غربت "شيب خضيب " مي آيد ..*

سلام... شعر از خودتونه خانم نگارستان ؟؟

بله خانم قافيه باران.... اگر خدا قبول کنه..... در متن فيد اسممو نوشتم.!!!

از نقدتون خوشحال ميشم....

احسنت... عاااالي... آفرين خواهر با استعدادم...

خواهش ميکنم شما لطف داريد بانو..... قبل از مصرع آخر قسمتي بود که با نظر يکي از دوستان براي بهتر شدن نظم شعر برداشتم...... نوشته بودم.*.. صداي کودک زخمي خسته از زنجير.....*

به نظر شما اگر بود بهتر نميشد؟

بودنش مفهوم مصرع آخر رو کاملتر مي کنه

ممنونم بانو

@};-

@};- http://savant.parsiblog.com/Feeds/9588004/@};-

متشکرم جناب انتظار

@};- ممنونم از دعوتتون جناب Hunter

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرايد گفتم اربعين شد گفتا که خواهر ايد گفتم نوکرانت درد فراغ دارند گفتا کمي تحمل اين انتظار سرايد گفتم ز مرز مهران يا خسروي بيايم گفتا که مرز ندارد با پا و پر بي ايد گفتم اول نجف عرض ادب به مولا گفتا چنين معرفت از نوکرم بر ايد گفتم چاي موکب تاثير ان شگرف است گفتا ام البنين با ديده تر ايد صلي الله عليک يا ابا عبد الله الحسين ع

بسيار عالي ....مزين فرموديد ....*مستفيض *شدم .

@};-

کانال تلگرام وبلاگم افتتاح شد دوستان هرکي تلگرام داره حتما بياد اينم لينکش telegram.me/sher8

??@};-

اين شعرو دوسش دارم